اسرائیل : افسانهی دفاع مشروع
رَشاد آنتونیوس، ۷ اوت ۲۰۱۴، روزنامهی لودووار*
افسانهای که میگوید اسرائیل در موقعیتِ دفاعِ مشروع قرار دارد توسط دولتِ اسرائیل و لابیِ آن در کانادا روج داده شده است و توسط بخشی از نخبگانِ سیاسیِ کانادا و کِبِک به کار گرفته میشود. در حالی که این افسانه به هیچ وجه واقعیت ندارد، نه از لحاظ مناسبات حقوق بین اسرائیل و سرزمینهای اشغالی، و نه از لحاظ مناسباتِ واقعیِ قدرت بین طرفهای درگیر.
از نظر حقوقی، اسرائیل سرزمینهای فلسطینی را تحتِ اشغالِ خود درآورده است. این موضع رسمیِ کانادا، ایالات متحده و همهی امضا کنندگانِ کنوانسیونِ چهارم ژنو در ۱۹۴۹ است. وبسایتِ وزارت امور خارجه و تجارتِ بینالمللی کانادا این را به وضوح اعلام میکند : «وضعیتِ سرزمینهای اشغالی شامل کنوانسیون چهارم ژنو میشود، و به این ترتیب وظائف اسرائیل را به عنوان نیروی اشغالگر تعریف میکند، به خصوص در مواردی که مربوط به رفتار انسانی با ساکنان سرزمینهای اشغالی است. همانطور که در قطعنامههای ۴۴۶ و ۴۶۵ شورای امنیت سازمان ملل ذکر شده است، مستعمرهنشینهای (کولونیهای) اسرائیل در سرزمینهای اشغالی برخلاف کنوانسیون چهارم ژنو هستند.»
کرانهی باختریِ رود اردن و غزه، از سال ۱۹۶۷ توسط اسرائیل به اشغال نظامی در آمدهاند، یعنی از ۴۷ سال پیش. به این ترتیب، نمیتوان از اشغالی موقتی برای حل یک اختلاف حرف زد، بلکه این اشغال با هدفِ به دستآوردن کنترلِ مهمترین بخشهای سرزمینهای فلسطینی از نظر استراتژیک انجام گرفته است [این دو منطقه «کلِ» سرزمینهای فلسطینی بر طبق مرزهای توافق سال ۶۷ هستند -م]. هدفی که توسط نخستوزیرهای مختلف اسرائیلی تکرار شده است و بسطِ فزایندهی مستعمرهنشینها و ساکنانِ آنها نشاندهندهی آن است.
واقعیت در محل
هیچکس نمیتواند وانمود کند که نمیداند. حتی اگر مستعمرهنشینها در سال ۲۰۰۵ از غزه برچیده شدند، اما کنترلِ اسرائیل بر منطقه از بین نرفت. اسرائیل مرزها، آسمان، دریا و زیرِ زمینِ غزه را کنترل میکند. از سال ۲۰۰۶، محاصرهی تحمیل شده به غزه به معنای کنترل اسرائیل بر روی مرگ و زندگی غزویها بوده است، چرا که مواد غذایی، دارو، محصولاتِ صنعتی یا تولیدی و همچنین افراد، بدونِ اجازهی مراجع اسرائیلی اجازهی ورود یا خروج از غزه را ندارند، اجازهای که برای بسیاری از محصولاتِ اولیهی مورد نیاز داده نمیشود و مصر هم به واسطهی قراردادهایش با اسرائیل، وظیفه دارد این محاصره را رعایت کند. به جز مرگ چندین غیرنظامی در غزه، این محاصره به وخامتِ حادِ وضعیتِ سلامت ساکنین انجامیده است. آنها برای عبور کالا و در کنار آن اسلاحه، به استفاده از تونل روی آورده اند.
از لحاظ مناسبات قدرت، گفتن این که اسرائیل در موقعیت دفاع مشروع است مضحک است. اما مضحک بودن آدم را نمیکشد [اصطلاحِ فرانسوی -م]. بمبهای اسرائیلی چرا. نزدیک ۲۰۰۰ کشته در این دورِ آخر. از هفتهی اول (۱۳ ژوییه) بیش از ۱۰۰۰ تُن بمب بر سر جمعیتِ فلسطینی ریخته شده بود. این را در روزنامه ی اسرائیلیِ هاآرتز میخوانیم وعددی است که رسانهها اینجا نقل نمیکنند. از نظرِ نسبتِ تعداد کشتهشدگانِ نظامی به غیرنظامی، در طرف اسرائیلی ۳ نفر غیرنظامی کشته شدند و ۶۴ سرباز، یعنی کمتر از ۶٪ کشتهها غیرنظامی بودند. اکثریتِ قربانیان سرباز بوده اند. در سمتِ فلسطینی، ۸۰٪ قربانیها غیرنظامی بودند (از ۱۸۷۸ نفر).
بنابراین این ادعا که اسرائیل در موقعیتِ دفاع مشروع است، یک خیالپردازی بزرگ است. برای اینکه اسرائیل بتواند ادعای دفاع مشروع داشته باشد، باید اول خود را با قوانین بینالمللی سازگار کند تا از موقعیت متجاوز، به عنوانِ قدرتِ اشغالگر در بیاید. در حالی که چنین نیست.
حماس
در هنگام امضای توافق اسلو در سال ۱۹۹۳، که در آن سازمان آزادیبخشِ فلسطین (PLO) اسرائیل را به رسمیت میشناسد، مقبولیت حماس به کمتر از ۴٪ رسیده بود و اکثریتِ مهمی از فلسطینیها به رسمیت شناختنِ اسرائیل را که در توافق اسلو آمده بود پذیرفته بودند. در حالی که همین توافق کشور فلسطین را به رسمیت نمیشناخت. عبارتی که هیچ جا دیده نمیشود، نه در خودِ توافق و نه در مکاتباتِ پیرامونِ آن. اضافه بر این، اسرائیل از مذاکرات بهره جُست تا سرزمینهای فسلطینی بیشتری را در اختیار خود بگیرد. و شما از دفاع مشروع حرف میزنید؟
آنچه که اسرائیل میخواهد، این است که در آرامش استعمار کند. بدون مقاومت. دعوا بر سرِ حقِ وجود داشتنِ اسرائیل نیست، بلکه بر سر «حق»ی است که اسرائیل برای استعمارِ بقیهی فلسطین، آن هم بدونِ مخالفت، طلب میکند. حتی مخالفت صلحآمیز و دیپلماتیک ممنوع است. وقتی فلسطینیها خواستند جایگاه عضو ناظر در سازمان ملل را به دست بیاورند، تحریمهای اسرائیلی و آمریکایی بلافاصه بر علیه فلسطین و حتی یونسکو اعمال شد.
اسرائیل حاضر است تن به هر کاری بدهد تا از تولدِ فلسطینی که توسط جامعهی بینالمللی به رسمیت شناخته شده باشد جلوگیری کند. «از اولین جنگ لبنان، یعنی ۳۰ سال پیش، استراتژی اصلی اسرائیل کشتنِ عربها بوده است. جنگِ حاضر در نوار غزه از این قاعده مستثنی نیست»، این نوشتهی خبرنگار اسرائیلی گیدئون لِوی (Gideon Levy) در روزنامهی هاآرتز در ۱۳ ژوییه است.
ولی هیچ کدام از اینها برای طرفداران استعمار مهم نیست. باید از آن حمایت کرد و علاوه بر آن وانمود کرد که اسرائیل قربانی است. هر نظر دیگری ضدیهود نامیده میشود. برای این کار یک چرخشِ عوامفریبانهی دیگر هم لازم است : باید گفت که این جنگی بین اسرائیل و حماس است، در حالی که در واقع، این جنگی در برابرِ جمعیت غیرنظامی غزه است. نبودِ هر گونه احساسِ همدردی در طرفدارانِ استعمار در مقابل شدت کشتار جمعی و شدت خرابی در غزه، آدم را مبهوت میکند. شرم بر کسانی که از این قتل عام حمایت میکنند.
ــــــ
* رَشاد آنتونیوس (Rachad Antonius)، استاد دانشگاهِ UQAM در مونترآل و متخصص خاورمیانه است. منبع به زبان فرانسه:
نظرات
ارسال یک نظر